تو تهران من دهدشت سالهاست پارک ها را با نقصی پرسه می زنم درخت ها را می شناسم می دانم عصر کدام آدم ها برای تفریح می آیند با چند قطره خون می روم تا با سبزی برگ آواره ها گفتگو کنم شنیدم همه آوازها را از پرندگان تا زخم آدم ها را پرم از درد پرم از گریه پرم از ناله های زجر آور محدوده بود و نبود من چند متر زمین است می نشینم روی صندلی آهنی و خودم را به یاد می آورم راستی من کیستم چرا روزهایم از تو خالی اند آنجا کسی گیتار می زند تو را موسیقی می بینم تو را شکوفه انار منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دانلود سرا یکم بیشتر بمون معرفی کالا فروشگاهی خریدوفروش فلزیاب آموزش سایت عمو رحیم دانلود 97 ایسو ابومنزوی فروشگاه کولر گازی اسپلیت در شیراز